هنوز گرمای تابستون برقراره
از پاییز سرد کسی خبری نداره
تو این بازار بی عاطفه
مشتری واسی عاشق شدن زیاده
همه ، همدیگر رو دوست دارن
برای هم از عشق و عاشقی دم میزنن
یکی گدای محبته
دیگری دلال عشق و کلکه
هر کی تو وادی عشق افتاد
بعد چند روز از عشقو عاشقی به خدا شکوه داد
عشقا پوشالی شدن
دلا سرد و بازاری شدن
این همه از عشق بد گفتن خوبیت نداره
از عشق و پول با هم گفتن واقعیت نداره
اما چه میشه کرد واقعیت عشق پول شده
دلا سنگ و بی روح شده
دیگه کسی رو به خاطر نجابتش دوست ندارن
لقمه حلال تو سفرها کمتر میذارن
پاییز چشم به راه
چشم به راه عاشقای واقعی...